واییییییییییییییییییییی ......


تــــــــــــرنم یک تــــــــــــــرانه

 سلاامممممممم 

داره کم کم کم کم به امتحانات نزدیک میشیم 

من نمیخوام

خوب میدونید کی حوصله ی درس خوندن داره من که خوشم نمیاددددد 

اه اه اه کی میتونه به کارنامه ی نوبت دومش نیگا کنه با این نمره های افتضاح 

مخصوصا ریاضی و علوم و زبان که من 0 هم نمیگیرم 

حالا ولش کن بیا کمی خاطره بگم از خودم بگم از دیروز بگم و ....

با بروبچ پریروز رفتیم پارک خیلی خوب بود 

و خیلی هم خوش گذشتتتتت 

تازه ناهار هم اونجا خوردیم اونم نیمرو

خخخخخخ شوخی کردم 

مثل آدم های روانی همدیگه رو خیس میکردیم هر کس یه بطری آب بر میداشت و بقیه رو خیس می کرد

من هم از این بطری ها برداشتم و شروع کردم به خیس کردن بچه ها اااااا و .... اخرش که دیگه همه موش آب

کشیده شده بودیم رفتیم ساندیویج خوردیم ساندیویج گرم یا همون داغ خیلی خوب بودبعد ناهار یکم

استراحت کردیم تقریبا ساعت1/30 بود رفتیم وسطی اونم با توپ فوتبال  بعد از این همه خستگی میخواستیم

برگردیم رفتیم سوار مینی بوس شدیم تقریا 40 نفر بودیم اونم تو مینی بوس تخل تخل سوار شدیم با بروبچ

همش می رفتیم اخر مینی بوس خیلی کیف داشت  بعد رسیدیم مدرسه با هم خدافظی کردیم  هر کس به

راه خودش رفت بعد منم تنها و بیکس رفتم خونه  وقتی به خونه رسیدم همه چیزو واسه خواهرم تعریف

کردم خواهرم با خنده گفت پس خیلی خوش گذشته منم با خوش حالی گفتم : بله  بعد ابجیم گفت : برو کمی

کمی بخواب چون وقتی بیدار شی باید درس بخونی چون شنبه امتحان مستمر ریاضی داری 

پس بدونید اخر هر خنده گریه است 


 

 



دریافت کد نوشته به دنبال موس

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ شنبه 21 ارديبهشت 1392 | 16:5 | سارا جون |

Sara